پیشنوشت: از یک دهه قبل و حتی پیشتر، قصهٔ فیل سفید را در کلاسهای استراتژیام میگفتم و به بهانههای مختلف از آن مینوشتم. ماجرای فیل سفید را در متمم هم خوانده و شنیدهاید. خوشبختانه آن داستان به تدریج، بیشتر و بیشتر شنیده شد و طی سالهای اخیر، به بخشی از نُقل و نمک صفحههای مدیریتی و آموزشهای اینستاگرامی هم تبدیل شد.
فیل سفید در مدیریت، به صرف پول و منابع برای پروژهها و فعالیتی اشاره میکند که دیگر کارایی ندارند. اما چون برای مدت طولانی پای آنها ایستادهایم، جرئت نداریم رهایشان کنیم. اهمیت اصطلاح فیل سفید در این است که روی یک رفتار تکراری و تجربهٔ فراگیر، اسم میگذارد. همهٔ ما مصداقهای «گیر کردن در باتلاق یک پروژه یا تصمیم» را دیده بودیم، اما تعبیر سادهٔ عامهفهمی برای آن نداشتیم.